فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

آب‌سوار به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

کسی که آب‌سواری می‌کند

فونتیک فارسی

aabsavaar
اسم

bubble, buoyant

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

آب‌سوار به‌سرعت یاد گرفت و از سطح آب بالا رفت.

The bubble formed quickly, rising above the surface of the water.

او آب‌سوار را تماشا کرد که قطرات کوچکی را به همه‌طرف می‌انداخت.

She watched the bubble pop, sending tiny droplets everywhere.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت آب‌سوار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آب‌سوار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آب‌سوار

لغات نزدیک آب‌سوار

پیشنهاد بهبود معانی