bubble, buoyant
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
آبسوار بهسرعت یاد گرفت و از سطح آب بالا رفت.
The bubble formed quickly, rising above the surface of the water.
او آبسوار را تماشا کرد که قطرات کوچکی را به همهطرف میانداخت.
She watched the bubble pop, sending tiny droplets everywhere.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «آبسوار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آبسوار